وزیر تعاون:
حل مسئله کودکان بازمانده از تحصیل مصداق وفاق برای حل مسائل اجتماعی است
به گزارش کاروخدمت، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اظهار داشت: قدمهای اولیه وفاق را می توان با مطالبی اجتماعی مانند حل مسئله خردسالان بازمانده از تحصیل و یا اصلاح کتب درسی برداشت.
به گزارش کاروخدمت به نقل از مهر، احمد میدری عصر چهارشنبه در بیستمین همایش سالانه انجمن مطالعات برنامه درسی ایران با عنوان «برنامه درسی و عدالت» ضمن اشاره به شعار وفاق ملی دولت چهاردهم درباره ی نسبت این شعار با وفاق ملی سخنرانی کرد. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اظهار داشت: پیشنهاد و درخواست من این است که بتوانیم برمبنای شعار وفاق، یک توافق اجتماعی برای حل مساله عدالت ارائه دهیم و شاید بهترین مصداق و ممکن ترین آن، عدالت آموزشی باشد. به نقل از ایشان، حل مسأله خردسالان بازمانده از تحصیل و تدوین کتاب های فنی و حرفه ای متناسب با نیاز کشور به نیروی ماهر، می تواند موضوعات خوبی برای ایجاد وفاق باشد. ما در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می توانیم در آن مشارکت داشته باشیم و از آنها استقبال می نماییم. میدری به اهمیت انتخابات های ریاست جمهوری در ایجاد تغییرات و اصلاحات در جامعه اشاره نمود و اضافه کرد: دولت وفاق ملی در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری صحنه قدرت مجریه را به دست گرفته است و این اتفاق در بدو امر یک حرکت سیاسی بوده است. به طور معمول انتخابات های ریاست جمهوری نقطه عطفی در نظام سیاسی هستند اما به جهت اینکه این حرکت سیاسی به تغییرات پایدار تبدیل شوند، گروهی که به قدرت رسیده است باید بتواند معنا و مصداق تغییرات و منش اصلاحی خودرا در عرصه فرهنگ و اقتصاد و اجتماع تبیین کند وگرنه حرکت دولت پایدار نخواهد بود. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی درباره ی راهکارهای رسیدن به وفاق عنوان کرد: دولت دکتر پزشکیان که هم اکنون شعار وفاق ملی می دهد باید بتواند وفاق ملی و مصادیق آنرا در عرصه اقتصاد یا اجتماع یا فرهنگ تبیین و روشن کند و این که چطور میتوان مشکلات را با وفاق ملی حل کرد. دانشگاهیان و نیروهای سیاسی برآورنده دولت وفاق ملی می توانند تبیین گر این مفهوم باشند. آغاز وفاق وی به الزامات تحقق وفاق ملی پرداخت و تصریح کرد: به نظر من وفاق اجتماعی می تواند خاستگاه اصلی پیش برنده نظریه وفاق سیاسی باشد. یعنی این که نیروهای اجتماعی حول مساله خود می توانند وفاق ایجاد کنند و امری که تمامی نیروهای فعال در جامعه ایران می تواند بر سر آن توافق کند، بحث عدالت آموزشی به ویژه درباره ی خردسالان است. به عبارتی افراد با گرایش های مختلف فرهنگی اقتصادی سیاسی وجود مسأله ای به نام عدالت آموزشی در ابعاد مختلف خودش را به رسمیت می شناسند و قبول دارند که برای بهبود سیستم آموزشی و برابری فرصت ها در عرصه آموزش ها باید اقداماتی صورت گیرد. بدین سبب حل مساله عدالت آموزشی می تواند مبنای یک توافق در قالب وفاق ملی باشد. میدری خاطرنشان کرد: برای رسیدن به وفاق نباید گرفتار آرمانگرایی شویم بلکه باید بدنبال مواردی بود که ساده تر می توان بر سر آن به وفاق رسید. وی عدالت آموزشی را یکی از موضوعات قابل طرح برای توافق اجتماعی عنوان کرده و اظهار داشت: اگر ما بر سر مصادیق عدالت آموزشی توافق نماییم، این امر، پله ای می شود برای توافق بر سر مسائل بزرگ تر. اگر می خواهیم این وفاق گره گشا باشد باید روی پیوندهای بین گروه ها تکیه نماییم و ببینیم که چه مسأله ای را می توانیم با تفاهم حل نماییم. میدری در ادامه اضافه کرد: بطورمثال بر سر این است که چرا ۷۰ درصد قبول شدگان دانشگاه های تهران طبق آمارهای پایگاه های اطلاعاتی معتبر از سه دهک بالای اقتصادی هستند و یا این که چرا مدارس در کشور ما طبقاتی شده اند، می توان به تفاهم رسید و بر سر حل آن وفاق ایجاد کرد. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه «به نظر من آن چه که می تواند بر سر آن وفاق کرد توافقی برای حل موضوع خردسالان بازمانده از تحصیل است.» در ادامه اظهار داشت: مساله بودن این پدیده، برای همه ملموس است. برمبنای آمارهای وزارت آموزش و پرورش حدود کمتر از ۲۰۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در مقطع ابتدایی و ۸۰۰ هزار کودک هم در دوره متوسط از تحصیل بازمانده اند. این پدیده و معضل بزرگی است ولی می توان برای حل آن توافق کرد. میدری به سوابق فعالیتهای خود در معاونت رفاه در دولت یازدهم و دوازدهم اشاره کرده و اظهار داشت: در آن زمان ما در معاونت رفاه با کمک آموزش و پرورش بدنبال بررسی معضل خردسالان بازمانده از تحصیل بودیم و اگر امروز روی حل آن توافق نماییم می توان قدمهای بعدی برای وفاق را هم برداشت. وی ادامه داد: علاوه بر پاره ای موارد خاص اجتماعی، مسائلی مانند فقر و یا دور بودن مدارس از علل محرومیت خردسالان از تحصیل است. وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ادامه توضیح نتایج تحقیقات معاونت رفاه در دولت روحانی درباره ی خردسالان بازمانده از تحصیل، تصریح کرد: در آن مطالعه ها به مواردی برخورد کردیم که بطورمثال کودکی به علت معلولیت از تحصیل بازمانده بود. در حالیکه معلولیتش جایی ثبت نشده بود. کودکی بود که بیمارستان در بدو تولد معلولیتش را ثبت کرده بود ولی بهزیستی خبر نداشت و این به علت عدم یکپارچگی در بانک اطلاعاتی نفوس است. یکی از موارد بازماندن خردسالان از تحصیل این است که برخی خردسالان به علت دو زبانه بودن و یا انزوای رفتاری، کندذهن توصیف شده اما خانواده این را قبول نکرده و به مدارس مربوط به کند ذهن ها معرفی نکرده است. میدری با اشاره به اینکه «کودکانی در جامعه ما هستند که به علت زندانی بودن همزمان پدر و مادرشان و نبود سیستم حمایتی بهزیستی از تحصیل بازمانده اند.» توضیح داد: مواردی این چنین در گزارش تحقیقاتی معاونت رفاه وزارتخانه زیاد است که می توانید با مراجعه به آن، بیشتر بدانید. در نتیجه معتقدم حل مشکل خردسالان بازمانده از تحصیل با وجود پیچیدگی هایی که دارد باز هم می تواند مبنای وفاق باشد. ما در معاونت رفاهی در دولت دوازدهم توانستیم به توافقی بین گروه ها و نهادهای ذیربط برای حل مشکل و ایجاد تحول در این حوزه برسیم؛ هر چند که این توافق در دولت سیزدهم مورد کم توجهی بود اما می توان باردیگر آنرا فعال کرد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب